متن زیر، ترجمهی پستی با همین عنوان از سایت writetodone است.
اسطورهی نویسندگی بودن، کار آسانی نیست. در واقع، حتی یک نویسنده معمولی بودن هم دشوار است. نیاز به شجاعت، صداقت و بصیرت دارد. بیشتر از همه، نیاز دارد که شما انتقادپذیر باشید.
چه چیزی شما را به یک نویسندهی موفق تبدیل میکند؟ و چه درسی میتوان از اسطورههای ادبی گذشته و حال یاد گرفت؟
در اینجا ۷ درس از بزرگان تاریخ ادبیات را با هم مرور میکنیم.
چار بوکووسکی
دربازه چار:
چار بوکووسکی (مشهور به بوک) یک نویسنده و شاعر آمریکایی بود. ویژگی بارز نوشتههایش، سادگی و صداقت بیان بود. بوک در مورد فقر و فحشا مینوشت.
نصیحت بوک در مورد نویسندگی:
"تا زمانی که حرفی برای گفتن ندارید، چیزی ننویسید."
به اعتقاد بوک، اینکه بدون پشتوانه و صرفا به خاطر نوشتن بنویسیم، کاری بیهوده و بیفایده است.
جک لندن
درباره جک:
جک لندن با نوشتن داستان برای مجلههای معروف برای خود نامی دست و پا کرد. او همچنین یک رومهنگار، مدافع حقوق اجتماعی و رماننویس مورد احترام بود. جک بیشتر بهخاطر شاهکارهای ادبیاش از جمله "سپید دندان" و "آوای وحش" شناخته میشود.
جملات زیر سخنان جک لندن است:
"من همهچیز نوشتهام. مقالات سنگین، علمی، جامعهشناسی، داستان کوتاه، مطالب طنز، از قطعه و غزل تا اشعار سپید غمانگیز و اشعار حماسی استانزا."
با توجه به سحنان جک می توان گفت:
همه چیز را امتحان کنید؛ داستان کوتاه، شعر، مقاله و پست وبلاگ. هرپه بیشتر بنویسید، بیشتر مهارت پیدا میکنید.
هانتر تامپسون
درباره هانتر:
هانتر تامپسون به عنوان بنیانگذار رومهنگاری گونزو اعتبار یافت. کتاب "فرشتگان جهنم"، او را در سال ۱۹۶۷ به شهرت رساند. تامپسون در اواخر دههی شصتم زندگیاش، خودکشی کرد و مرگ تراژدیکش، بر پیروان مکتبش افزود.
سخنی از هانتر:
"لذت نویسندگی، در پایان کار است."
نویسندهها اغلب بر این باورند که نوشتن همیشه لذتبخش است. اما هانتر معتقد بود نویسندگی میتواند سخت، دردناک و خستهکننده باشد. نقش ما به عنوان نویسنده، پایان دادن و ارائهی کار است. اینجاست که میتوانیم از نتیجهی کار لذت ببریم.
استیون کینگ
درباره استیون:
استیون کینگ یک افسانهی زنده است. او بیشتر به نوشتن ژانر وحشت مشهور است. اما رمانهای داستانی، ماوراءالطبیعه و فانتزی هم مینویسد.
استیون میگوید:
"وقتی چهارده ساله بودم، میخ روی دیوارم دیگر تحمل سنگینی 'پس زدن ها' را نداشت. میخ کلفتتری جایگزین آن کردم و به نوشتن ادامه دادم."
از پس زدن ها و انتقادها به عنوان سوختی برای خود استفاده کنید. در مواجهه با اولین مانع، تسلیم نشوید؛ آن را بپذیرید و به حرکت خود ادامه دهید.
حنیف قریشی
درباره حنیف:
مانند بسیاری از نویسندگان مشهور، نویسندهی بریتانیایی، جنیف قریشی، کار خود را با نوشتن مطالب غیراخلاقی شروع کرد. او سپس به نوشتن نمایشنامه، فیلمنامه و رمان روی آورد.
او در جایی گفته است:
"برگزاری کلاسهای نویسندگی خلاق، وقت تلف کردن است. بسیاری از شاگردان من حتی نمیتوانند یک داستان بنویسند. این کار سختی است و مهارت میخواهد. آیا شما میتوانید این را آموزش بدهید؟ من که اینطور فکر نمیکنم."
مدرک نویسندگی تنها یک تکه کاغذ است. داشتن مدرک به این معنا نیست که شما یک نویسندهی خوب هستید. بهتر است هر کسی، هنر نویسندگی را از نویسندهی محبوبش یاد بگیرد.
جولیا کامرون
درباره جولیا:
جولیا کامرون بیشتر از آنکه به عنوان همسر مارتین اسکورسیزی شناخته شود، به عنوان یک نویسنده، شاعر، رومهنگار و هنرمند موفق شناخته میشود.
این جملات، از جولیا کامرون است:
"برایم جالب است که ما سوالی در مورد نویسندگی میپرسیم که دربارهی دیگر مشاغل نمیپرسیم. برای مثال، ما نمیگوییم:'شانس اینکه به عنوان یک بانکدار، فلان کار را بتوانی انجام دهی یا به عنوان یک شیمیدان، فلان چیز را بتوانی درست کنی، چقدر است؟' در بیشتر حرفهها، فرض ما این است که علاقه و تمایل به یک شغل، منجر به یک شانس منطقی برای موفقیت در آن میشود. در مورد نویسندگی اینطور نیست. حقییت این لست که وقتی شما یک شغل مربوط به نویسندگی را میخواهید و برای رسیدن به آن کار میکنید، شانس، همیشه همراه شما خواهد بود، نه بر علیه شما. این یک قانون سادهی متافیزیک است."
نگران منتقدان منفینگر نباشید. اغلب اوقات، هنرمندان توسط غیرهنرمندان انتقاد میشوند. به حرف کسانی که به شما میگویند یک طرح پشتیبان داشته باشید، توجه نکنید. اگر میخواهید یک نویسنده باشید، به راه خود ادامه دهید و نویسنده شوید.
هنری میلر
درباره هنری:
هنری میلر همان اندازه که به خاطر رمانهایش دربارهی ن و خوشگذرانیها مشهور بود، به خاطر ماجرای عشقی جنجالیاش با نویسندهی فرانسوی، آناییز نین، هم شهرت داشت.
میلر میگوید:
"در یک زمان، روی یک چیز کار کن تا به پایان برسد. کتابهای جدید و مطالب جدید را کنار بگذار. دستپاچه کار نکن. روی چیزی که در دست داری، با آرامش و نشاط و بیدغدغه کار کن."
به عنوان یک نویسنده، اغلب دچار حس سردرگمی میشویم. زیرا همزمان چند پروژهی نویسندگی در دست داریم. برای اینکه کارمان خوب از آب دربیاید، بهتر است تنها روی یک کار تمرکز کنیم، قبل از اینکه سراغ دیگری برویم."
شما چه درسی از نویسندگان بزرگ گرفتهاید؟ آن را در قسمت نظرات، با ما در میان بگذارید.
درباره این سایت